متن آهنگ احسان خواجه امیری باور
نه این قرارمون نبود
تو بی خبر بری
من خسته شم
که تو بی همسفر بری
نه این قرارمون نبود
تو بی خبر بری
من خسته شم
که تو بی همسفر بری
باور نمی کنم این تو خودِ تویی
این تو که از خودش بی خود شده تویی
باور نمی کنم عشق منی هنوز
گاهی به قلبِ من سر میزنی هنوز
وقتی زندونی توو هوس
مثله پروازی توو قفس
این رسم همراهی نشد ای هم نفس
وقتی قلبت از من جداست
سرگردونِ بی همصداست
انگار دستت با دست من نا آشناست
باور نمی کنم این تو خود تویی
این تو که از خودش بی خود شده تویی
باور نمی کنم عشق منی هنوز
گاهی به قلب من سر میزنی هنوز